کتاب خردم کن (جلد 1 از مجموعه خردم کن) اثر طاهره مافی از انتشارات مجازی
محصولات مرتبط
کتاب لغات عربی Practice Makes Perfect Arabic Vocabulary With 145 Exercises عربیک وکبیولری
پک 10 جلدی کتاب های گرامر تاک تو می این کرین با تخفیف Talk To Me In Korean Grammar Textbook Levels 1-10
کتاب 2000 لغت کره ای ترجمه انگلیسی متوسط 2000Essential Korean Words Intermediate
امتیاز گودریدز 3.87
چاپ سیام تابستان 1403
کتاب خردم کن (Shatter Me) جلد اول از مجموعهی شش جلدی طاهره مافی است که نشر مجازی آن را منتشر کرده، و روایتگر داستانی هیجانانگیز، فانتزی و عاشقانه است که نفس در سینهتان حبس میکند و دنیایی جنگزده را به نمایش میگذارد که در آن شورش تنها راه آزادی است.
جلد اول کتاب «خردم کن» داستان دختری را روایت میکند که درگذشته هرگز برای خودش نجنگیده است. اما درست در زمانی که به تنها کسی که به او اهمیت میداده میپیوندد، قدرتی در وجودش مییابد که هرگز از آن آگاهی نداشته و باید تصمیم بگیرد که اسلحهی دیگران باشد یا یک جنگجو برای خودش!
خلاصه کتاب خردم کن اثر طاهره مافی
جولیت دقیقاً 264 روز است که کسی را لمس نکرده است. آخرین باری که این کار را کرد، کاملاً تصادفی بود، اما حکومت او را به جرم ارتکاب قتل زندانی کرد. هیچکس نمیداند چرا لمس جولیت کشنده است. تا زمانی هم که او به کسی صدمه نزند، هیچکس واقعاً اهمیتی نمیدهد. دنیا پرمشغلهتر از آن است که به یک دختر 17 ساله توجه کند. جامعهای که در آن روز به روز بیماریها قربانی میگیرند، غذا به سختی پیدا میشود، پرندگان دیگر پرواز نمیکنند و حتی رنگ ابرها دیگر مثل سابق نیست.
از نظر حکومت به زندان انداختن جولیت تنها راه برای اصلاح همه چیز بود. اما اکنون با کاهش شدید جمعیت و شروع زمزمههای جنگ توسط بازماندگان، حکومت نظر خود را تغییر داده است. شاید جولیت چیزی بیش از یک روح شکنجه شده باشد که در بدنی مسموم زندانی است. شاید او دقیقاً همان چیزی باشد که آنها در حال حاضر به آن نیاز دارند.
بخشی از متن کتاب خردم کن
به سمتم میآید. مغزم آتش گرفته، از امکانناپذیری این لحظه آمادهی انفجار است. احساس میکنم در گوشهای شاهد رخ دادن وقایع هستم، از جسمم جدا شدهام، قادر به مداخله نیستم. بیش از هر چیزی از ملایمت چهرهاش، و چشمهای مشتاقش یکه خوردهام. میگوید: «میخوام انتخابم کنی. میخوام خودت انتخاب کنی که پیشم باشی. میخوام که تو خودت بخوای». «تو از کارهایی که از دستت برمیآد وحشت کردی، فقط همین.»
دیدگاه خود را بنویسید